کوشی

ساخت وبلاگ
امروز با سردرد از خواب پاشدم.چشام با چرخش مردمکش درد میگیره. مال بغض و گریه دیشب بود. از کارخانه سیمان باهام تماس گرفتن قراره ۵۰۰ کیسه سیمان تا امروز عصر یا تا فردا ظهر از بیجار برامون بفرستن. خونه ای که گرفتیم طبقه دومه طبقه اولش هنوز اسکلته و نساختنش. میخوام سیمان ها رو همون طبقه اول جا بدم.اما دی کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13

من از شب حرف می زنم
من از نهایت تاریکی و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان

چراغ بیاور

و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه خوشبختی بنگرم

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

این دل غم دیده حالش به شود.. دل بد مکن

این سر شوریده باز آید به سامان .. غم مخور

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13

شکست عهد من و گفت

هر چه بود گذشت...

به گریه گفتمش آری...

ولی چه زود گذشت!

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید

بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت....

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13


Artık seninle duramam

Bu akşam çıkar giderim

Hesabım kalsın mahşere

Elimi yıkar giderim

ندای کیست نا ندارد

جان می‎کند با غلغل خون‎واژه‎ها

پخش می‎شود روی چهره‎ای زیبا

ندای چیست

گلویش دریده‎اند

زل می‎زند توی چشمهای ما

ندای کیست به خاک و خونش کشیده‎اند

سرد می‎کنند خون گرمش میان جنازه‎ها

نگاه کیست

عجیب در عجب مانده خیره توی چشمهای ما؟

ندای زندگی بود

شد مرگ

ناگهان آمد از کجا؟

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13

 

هی تو ...! 

تو از عطر آلاله ... بی‌قرار! 

تو اين رسم رويا و گريه را 

از که، از کدام کتاب، از کدام کوچه آموخته‌ای؟ 

کجا بوده‌ای اين همه سال و ماه 

چه می‌کرده‌ای که هيچ خط و خبری حتی 

از خوابِ دريا هم نبود ... ها؟! 

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 75 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13


Artık seninle duramam

Bu akşam çıkar giderim

Hesabım kalsın mahşere

Elimi yıkar giderim

ندای کیست نا ندارد

جان می‎کند با غلغل خون‎واژه‎ها

پخش می‎شود روی چهره‎ای زیبا

ندای چیست

گلویش دریده‎اند

زل می‎زند توی چشمهای ما

ندای کیست به خاک و خونش کشیده‎اند

سرد می‎کنند خون گرمش میان جنازه‎ها

نگاه کیست

عجیب در عجب مانده خیره توی چشمهای ما؟

ندای زندگی بود

شد مرگ

ناگهان آمد از کجا؟

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13


Artık seninle duramam

Bu akşam çıkar giderim

Hesabım kalsın mahşere

Elimi yıkar giderim

ندای کیست نا ندارد

جان می‎کند با غلغل خون‎واژه‎ها

پخش می‎شود روی چهره‎ای زیبا

ندای چیست

گلویش دریده‎اند

زل می‎زند توی چشمهای ما

ندای کیست به خاک و خونش کشیده‎اند

سرد می‎کنند خون گرمش میان جنازه‎ها

نگاه کیست

عجیب در عجب مانده خیره توی چشمهای ما؟

ندای زندگی بود

شد مرگ

ناگهان آمد از کجا؟

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13

لالا کن دختر زیبای شبنملالا کن روی زانوی شقایق بخواب تا رنگ بی مهری نبینی تو بیداریه که تلخه حقایق تو مثل التماس من میمونی که یک شب روی شونه هاش چکیدم سرم گرم نوازشهای اون بود که خوابم برد و کوچش رو ندیدم حالا من موندم و یه کنج خلوت که از سقفش غریبی چکه کرده تلاطم های امواج جدایی زده کاشونمو صد تکه کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13


Artık seninle duramam

Bu akşam çıkar giderim

Hesabım kalsın mahşere

Elimi yıkar giderim

ندای کیست نا ندارد

جان می‎کند با غلغل خون‎واژه‎ها

پخش می‎شود روی چهره‎ای زیبا

ندای چیست

گلویش دریده‎اند

زل می‎زند توی چشمهای ما

ندای کیست به خاک و خونش کشیده‎اند

سرد می‎کنند خون گرمش میان جنازه‎ها

نگاه کیست

عجیب در عجب مانده خیره توی چشمهای ما؟

ندای زندگی بود

شد مرگ

ناگهان آمد از کجا؟

کوشی...
ما را در سایت کوشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avinn بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 18 خرداد 1396 ساعت: 5:13